رقص باران پشت پنجره مرا می خواند افسوس! من در رویای تو غرقم آیدا_عسکری ــــــــــــــــــــــــــــــ دکلمه: #علی_ایلکا @deklamehaye_ali_ilka دانلود دکلمه
ماه: فوریه 2016
دردهای من جامه نیستند تا ز تن در آورم چامه و چکامه نیستند تا به رشته ی سخن درآورم نعره نیستند تا ز نای جان بر آورم دردهای من نگفتنی دردهای من نهفتنی است دردهای من گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست درد مردم زمانه است مردمی که چین پوستینشان مردمی که رنگ روی آستینشان …
مش ممد حسن نهال درختی را کاشت که بار نمى داد. اهل ده گفتند: – بار نمى ده مشدی مش ممد توجه نکرد. خاک پای درخت ریخت. باز گفتند: – بار نمى ده. از ما گفتن توجه نکرد، آبش داد. گفتند: – به خرجت که نمى ره. خود دانی و رفتند. مش ممد هر روز …
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست من از تو می نویسم و این کیمیا کم است سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است تا این غزل شبیه غزل های …
امروز، برفاصله ی بین ما انجماد دلتنگی بارید. کسی به دادمان نرسید. بیدادِ آسمان هم سپید نکرد رویِ اندوهمان را. فردا، از پسِ تابش خورشید ورویش گیاه و گل تصویر تو در انتهای خط گلرنگ می شود. شاید روزی پلی بروید بر این خطِّ فاصله. #الهام_عسکری @Mehrnameyema ــــــــــــــــــــــــــــــ دکلمه: #علی_ایلکا @deklamehaye_ali_ilka http://ailka.blogsky.com دانلود دکلمه
صبح برکت چشمان توست آنگاه که انتظار حضورت واژه واژه درمن شعر می شود. #مریم_پورقلی http://tlgrm.me/sherosokhan
. دارد کابوس می روید از بنفشه ها که کاشته ای بر بلند پیرهنم و هزار مار که می لولند بر دوش خسته ی خاطره هام من از هزارتوی اساطیر آمده ام و تقدیرم آینه ای زنگار گرفته است آویخته از معبد الهه ای دوردست که خدا را پسر می زاید و دامنش در دست …
ادوارد: میدونی فرق بین درد و رنج چیه؟ آنا: چه فرقی میکنه، وقتی دوتاشون بدن؟ ادوارد: وقتایی که باهات حرف میزنم و حواست پیش یکی دیگه اس، این میشه رنج! آنا: خب درد چیه اونوقت؟؟ ادوارد: که با این حال باز دوستت دارم! #رابرت_کیوساکی از کتاب: اسب های لنونگراف شبیه ما نیستند http://tlgrm.me/sherosokhan
چقدر..، چقدر جای من در بین کتاب های تاریخ خالی ست بس که؛ با چشم های تو جنگیده ام! #حمید_سلاجقه http://tlgrm.me/sherosokhan
دلم بهانه تو را دارد تو می دانی بهانه چیست؟ بهانه همان است که شب ها خواب از چشم من می دزدد بهانه همان است که روزها میان انبوهی از آدم ها چشانم را پی تو می گرداند بهانه همان صبری است که به لبانم سکوت می دهد تا گلایه ای نکنم از نبودنت . …
می آویزم خودم را به چوب رختی احساست شاید هوس کردی یک روز مرا به تن کنی دستان من گرمترین شالگردن است حلقه کن به دور گردنت در این روز ها که عشق در بوران بی تفاوتی دارد یخ می زند. #نرگس_نوروزپور http://tlgrm.me/sherosokhan
کاش می دیدم چیست آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست آه، وقتی که تو، لبخند نگاهت را می تابانی بال مژگان بلندت را می خوابانی آه وقتی که تو چشمانت، آن جام لبالب از جاندارو را سوی این تشنه ی جان سوخته، می گردانی موج موسیقی عشق از دلم می گذرد روح …