ماه: تاریخ نامعتبر است

  • دوست داشتن | محسن حسینخانی

    دوست داشتن | محسن حسینخانی

    باد به باد می رسد
    دوست داشتنش را آغوش می کند، می چرخد
    ابر به ابر می رسد
    دوست داشتنش را گریه می کند، می بارد
    من به تو می رسم
    دوست داشتنم را بوسه می کنم
    می چرخم
    می بارم.

    #محسن_حسینخانی

  • بهت گفته بودم ناراحتم… | احمد رضا احمدی

    بهت گفته بودم ناراحتم… | احمد رضا احمدی

    اگر از نوشتن این مرثیه
    فارغ شوم
    برای تو خواهم گفت
    من سرانجام
    به کجای این جهان
    خواهم گریخت…

    #احمدرضا_احمدی

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــ



  • سالگرد دکتر شریعتی

    سالگرد دکتر شریعتی

    وقتی در صحنه حق و باطل نيستی، وقتی که شاهد عصر خودت و شهيد حق و باطل جامعه‌ات نيستی، هرکجاکه ميخواهی باش، چه به ‌نماز ايستاده باشي، چه به شراب نشسته باشی هر دو یکی است.

     

    #روزنگار ،۲۹ خرداد،درگذشت

    #دکتر_علی_شریعتی

  • از او  گریز نیست | احمد شاملو

    از او گریز نیست | احمد شاملو

    نخست

    دیرزمانی در او نگریستم

    چندان که چون نظر از وی باز گرفتم

    در پیرامونِ من

    همه چیزی

    به هیات او درآمده بود

    آنگاه دانستم که مرا دیگر

    از او

    گریز نیست

     

    #احمد_شاملو

  • چای می‌نوشم … | فاضل نظری

    چای می‌نوشم … | فاضل نظری

    چای می‌نوشم که با غفلت فراموشت کنم

    چای می‌نوشم ولی از اشک،فنجان پر شده‌ست

     

    #فاضل_نظری

    (بیشتر…)

  • بر شانه های چند نفر پا گذاشتید؟

    بر شانه های چند نفر پا گذاشتید؟

    تا لحظه‌ای که پا به ثریا گذاشتید
    بر شانه‌های چند نفر پا گذاشتید؟

    از لطفتان کمال تشکر که لااقل
    خلق گرسنه را به خدا وا گذاشتید

    در شهر مصر، پیرهن هر که پاره بود
    انگشت روی زخم زلیخا گذاشتید

    بابا شبیه “آ”‌ی بدون کلاه شد
    از بس کلاه بر سر بابا گذاشتید

    فعلا که زنده‌ایم ولی فکر می‌کنم
    ما را برای روز مبادا گذاشتید

    باشد که از خزانه‌ی غیبم دوا کنند
    دیگر مگر خزانه شما جا گذاشتید؟

    #مسلم_حسنشاهی

  • غم مبهم | قیصر امین پور

    غم مبهم | قیصر امین پور

    با توام

    ای غم

    غم مبهم

    ای نمی دانم

    هر چه هستی باش

    اما کاش

    نه‌ جز اینم آرزویی نیست:

    هر چه هستی باش

    اما باش

     

    #قیصر_امین‌پور

  • رویای زندگی | محمدرضا شفیعی کدکنی

    رویای زندگی | محمدرضا شفیعی کدکنی

    من در حضور باغ برهنه

    در لحظه‌های عبور شبانگاه

    پلک جوانه‌ها را

    آهسته می‌گشایم و می‌گویم:

    آیا، اینان

    رؤیای زندگی را

    در آفتاب و باران

    بر آستان فردا احساس می‌کنند؟

     

    #شفیعی_کدکنی

  • چشم‌های تو | رضا براهنی

    چشم‌های تو | رضا براهنی

    فدای تو دو چشم من که

    چشم‌های تو را خواب دیده‌اند…

    ببینمت

    تو کجایی؟

    که چهره‌ات باغی‌ست

    که از هزار پنجره نور می‌وزد هر صبح!

     

    #رضا_براهنی

  • می‌خواهمت

    می‌خواهمت

    “می‌خواهمت” شنفتم و
    پنداشتم که اوست
    پنداشتم که مژده آن صبح روشن است
    پنداشتم که نغمه گم گشته من است
    پنداشتم که شاهد گمنام آرزوست
    خواب فریب باز ز لالایی امید
    در چشم آزمایش من
    آشیانه ساخت

    #هوشنگ_ابتهاج