ثمر ندیده وجودم، درختِ کاجم من و ارغوانِ غمالودِ ابتهاجم من… در این زمانه کسی پاکدامنی نخرید عزیزِ مصرم و این روزها حراجم من طبیب و نسخه و دارو گرهگشایت نیست دُچار من شدهای، دردِ لاعلاجم من نگیر خُرده چرا خیره در تو مینگرم شبیهِ ماهیِ در صید، هاج و واجم من نخند، عشوه نیا، …
ماه: نوامبر 2023
…باز اگر پیرهای خوب، پیرهای زندگی کرده، مصدرِ کار میشدند، حرفی نداشتیم؛ این پیرهایی که تا امروز دنیا را اداره کردهاند، بدترین پیرها بودهاند، از آنهایی بودهاند که جوانیشان را بر باد داده بودند، از آن استفاده نکرده بودند؛ دلشان پُر از حسرت و عقده بوده، به همین علّت کوشیدهاند تا در گردابِ زندگی …
(پس از بوسیدنِ ژولیت) رومئو: “اکنون با لبانِ تو، گناه از لبانم پاک شده است…” ژولیت: “پس لبانِ من، با گرفتنِ آن گناه، گناهکار شدهاند…” رومئو: “گناه از لبانِ من؟ آه…! چه بیحرمتی بزرگی که باید جبران شود، گناهِ من را به من پس بده…” (و دوباره او را میبوسد…) بخشی از “نمایشنامه یِ …