ثمر ندیده وجودم، درختِ کاجم من
و ارغوانِ غمالودِ ابتهاجم من…
در این زمانه کسی پاکدامنی نخرید
عزیزِ مصرم و این روزها حراجم من
طبیب و نسخه و دارو گرهگشایت نیست
دُچار من شدهای، دردِ لاعلاجم من
نگیر خُرده چرا خیره در تو مینگرم
شبیهِ ماهیِ در صید، هاج و واجم من
نخند، عشوه نیا، دم به دم رهام نکن…
عبوس و خیرهسر و دمدمی مزاجم من
غریق را چه سخن غیر دست و پا زدن است؟
نبین سکوتِ مرا، غرق احتیاجم من 🙂
#سجاد_شهیدی